English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (8862 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
situation map U نقشه وضعیت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
bit map U ارایهای از بیت ها که وضعیت خاموش یا روشن بودن انها در ارتباط با ارایهای از چیزهای دیگر است نقشه بیت
situation map U نقشه نشان دهنده وضعیت جنگ
status map U نقشه وضعیت نما
Other Matches
inverse U تغییر وضعیت منط قی یک سیگنال یا وسیله به وضعیت مخالف آن
serviceability criteria U وضعیت امادگی تجهیزات وضعیت قابلیت استفاده ازوسایل
hartley U بیت و یا احتمال یک وضعیت از بین ده وضعیت معادل
active status U وضعیت خدمتی پرسنل کادرارتش وضعیت فعال
raced U وضعیت خطا در یک مدار دیجیتا که وضعیت یا خروجی مدربستگی به زمان بندی دقیق بین سیگنالهای ورودی دارد.
race U وضعیت خطا در یک مدار دیجیتا که وضعیت یا خروجی مدربستگی به زمان بندی دقیق بین سیگنالهای ورودی دارد.
races U وضعیت خطا در یک مدار دیجیتا که وضعیت یا خروجی مدربستگی به زمان بندی دقیق بین سیگنالهای ورودی دارد.
statement of service U خلاصه وضعیت خدمتی وضعیت خدمت
map U نقشه برداری کردن تهیه نقشه نقشه کشی کردن
maps U نقشه برداری کردن تهیه نقشه نقشه کشی کردن
strategy U طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
strategies U طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
conformal projection U نوعی سیستم تهیه نقشه بزرگ کردن یکنواخت نقشه
line route map U نقشه نشان دهنده راهها نقشه راهنمای مسیر خطوط سیم دستگاه
docking plan U نقشه مسیر ورود کشتی به حوضچه تعمیر نقشه ساختمان قسمت زیر ناوlongshoreman
flag U یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
flags U یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
flying status U وضعیت پرواز از نظر جسمی و روحی وضعیت امادگی خدمه برای پرواز
cartographer U ترسیم کننده نقشه متخصص رسم نقشه
cartographers U ترسیم کننده نقشه متخصص رسم نقشه
control map U نقشه مخصوص بررسی صحت بقیه نقشه ها
hyetography U نقشه کشی از بارندگی نمایش بارش با نقشه
transparently U مودمی که در صورت بروز وقفه , تمام وضعیت برنامه و ماشین را حفظ میکند. وقفه سرویس داده میشود و سیستم به وضعیت قبلی برمی گردد
transparent U مودمی که در صورت بروز وقفه , تمام وضعیت برنامه و ماشین را حفظ میکند. وقفه سرویس داده میشود و سیستم به وضعیت قبلی برمی گردد
holding position U وضعیت انتظار و در جا زدن وضعیت انتظار هواپیما درمحوطه تاکسی کردن
topographic map U نقشه عوارض نما نقشه توپوگرافی
mapping U نقشه کشی کردن تهیه نقشه
device U یک بیت درکلمه وضعیت وسیله برای بیان وضعیت وسیله
devices U یک بیت درکلمه وضعیت وسیله برای بیان وضعیت وسیله
storage map U نقشه انباره نقشه انبارش
readiness condition U وضعیت امادگی رزمی وضعیت امادگی یکان شرایط اماده باش یکان
orthographic U تصویر یا نقشه که در ان خطوط مصور برسطح تصویر یا نقشه عموداست
plotted U تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
plot U تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
plots U تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
map sheet U شماره برگ نقشه از سریهای مختلف برگ نقشه
geodesy U نقشه برداری عملیات نقشه برداری در شبکه جهانی
vignetting U سایه روشن زدن به نقشه یاعکس هوایی نمایش عوارض نقشه با سایه روشن تدریجی
spandrel U لچک [در فرش های لچک ترنج، لچک ها معمولا یک چهارم ترنج بوده و یا دارای نقشه مشابه و یا نقشه متفاوت می باشند.]
outline assembly drawing U نقشه کلی ساختمان نقشه ایکه تصویر کلی ساختمان را نشان میدهد وجزئیات ساختمان روی ان پیاده نشده است
common control U کنترل عمومی نقشه برداری شبکه عمومی نقشه برداری شبکه جهانی نقشه برداری
defense readiness condition U وضعیت امادگی رزمی ارتش وضعیت امادگی رزمی دفاعی
map compilation U تهیه نقشه جدید یا جمع اوری اطلاعات جدید برای تهیه نقشه
geodetic datum U سطح مبنای نقشه برداری افق مبنای نقشه برداری زمینی جهانی
computer aided design and drafting U طراحی و نقشه کشی به کمک کامپیوتر طراحی و نقشه کشی کامپیوتری
bench mark U شاخص علامت نقطه کنترل نقشه برداری شاخص نقشه برداری
grid navigation U ناوبری از روی نقشه ناوبری از روی خطوط شبکه نقشه
projections U سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
trimsize U اندازه تنظیم شده نقشه حواشی تنظیم شده نقشه
projection U سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
polar stereographic U سیستم تهیه نقشه قطبی سیستم نقشه برداری قطبی
trig list U لیست نقاط نقشه برداری شده فهرست مختصات نقاط نقشه برداری شده
map plane U سطح مبنای تراز نقشه مبنای تراز نقشه
survey station U ایستگاه نقشه برداری ایستگاه کنترل نقشه برداری
phase U وضعیت
situations U وضعیت
positioned U وضعیت
attack conditon , bravo U وضعیت تک
situation U وضعیت
attitude U وضعیت
manner U وضعیت
status U وضعیت
attack condition , alfa U وضعیت تک
phases U وضعیت
phased U وضعیت
quality U وضعیت
state U وضعیت
position U وضعیت
condition U وضعیت
estate U وضعیت
estates U وضعیت
stating U وضعیت
qualities U وضعیت
states U وضعیت
fate U وضعیت
fates U وضعیت
attitudes U وضعیت
state- U وضعیت
stated U وضعیت
error condition U وضعیت خطا
statements U بیان وضعیت
statement U صورت وضعیت
statements U صورت وضعیت
command mode U وضعیت دستوری
kneeling position U وضعیت به زانو
multiplex mode U وضعیت تسهیم
truer U وضعیت منط قی
prone position U وضعیت درازکش
develop U گسترش وضعیت
idle position U وضعیت ساکن
problem state U وضعیت مسئله
ideal position U وضعیت ایده ال
true U وضعیت منط قی
maintenance status U وضعیت نگهداری
condition code U رمز وضعیت
input mode U وضعیت ورودی
develops U گسترش وضعیت
cindition code U رمز وضعیت
edit line U خط گزارش وضعیت
truest U وضعیت منط قی
fate of goods U وضعیت کالا
mark condition U وضعیت نشان
duty status U وضعیت خدمتی
estimated of situation U براورد وضعیت
fate of a collection U وضعیت طلب
device status U وضعیت دستگاه
extreme position U وضعیت نهایی
qualification U وضعیت شرایط
case U وضعیت موقعیت
cases U وضعیت موقعیت
master mode U وضعیت اصلی
dangerousness U وضعیت خطرناک
flight attitude U وضعیت پروازی
financial position U وضعیت مالی
control status U وضعیت کنترلی
personnel status U وضعیت پرسنلی
estimate of the situation U براورد وضعیت
marginal case U وضعیت نهائی
final position U وضعیت نهایی
on position U وضعیت وصل
neutral position U وضعیت بی باری
military posture U وضعیت نظامی
current ratio U وضعیت فعلی
exception conoition U وضعیت استثنایی
central position U وضعیت مرکزی
as it is U با وضعیت کنونی
wait state U وضعیت انتظار
advice of fate U اعلام وضعیت
ammunition condition U وضعیت مهمات
supervisor state U وضعیت نظارت
appreciation of the situation U براورد وضعیت
appreciation of the situation U بررسی وضعیت
steady state U وضعیت پایدار
air position U وضعیت هوایی
status report U گزارش وضعیت
status register U ثبات وضعیت
statement U بیان وضعیت
status board U تابلو وضعیت
zero wait state U وضعیت یک وسیله
ball game U شرایط وضعیت
position U وضعیت موضع
stating U وضعیت چیزی
summary U خلاصه وضعیت
states U وضعیت چیزی
stated U وضعیت چیزی
positioned U وضعیت موضع
state U وضعیت چیزی
byte mode U وضعیت بایت
ball games U شرایط وضعیت
status board U تابلوی وضعیت
stationary state U وضعیت سکون
stand alone U وضعیت یکتا
terrestrial U وضعیت زمینی
rest position U وضعیت ساکن
summaries U خلاصه وضعیت
spinosity U وضعیت غامض
repetition of position U تکرار وضعیت
situation report U گزارش وضعیت
sea state U وضعیت دریا
state- U وضعیت چیزی
sitting position U وضعیت نشسته
starting position U وضعیت صفر
configuration U وضعیت یا موقعیت
state stress U وضعیت تنش
configurations U وضعیت یا موقعیت
axial position U وضعیت محوری
state of alert U وضعیت هوشیاری
state of alert U وضعیت امادگی
state vector U بردار وضعیت
heads up U وضعیت مسیر پیشروی
restored U برگرداندن به وضعیت جدید
intelligence summary U خلاصه وضعیت اطلاعاتی
evaluation report U گزارش ارزیابی وضعیت
key status indicator U نشانگر وضعیت کلید
restore U برگرداندن به وضعیت جدید
pickle U خیارترشی وضعیت دشوار
pickles U خیارترشی وضعیت دشوار
abyss U وضعیت رعب آور
how do matters stand? U وضعیت چگونه است
indeterminate system U سیستمی که وضعیت منط قی
restoring U برگرداندن به وضعیت جدید
extracting U چکیده خلاصه وضعیت
gearbox position U وضعیت جعبه دنده
inactive status U وضعیت غیرفعال اتشبارغیرفعال
extracted U چکیده خلاصه وضعیت
idle circuit condition U وضعیت مدار بی بار
extracts U چکیده خلاصه وضعیت
financial statement U صورت وضعیت مالی
to grow [into] U توسعه دادن وضعیت [به]
extract U چکیده خلاصه وضعیت
to develop [into] U توسعه دادن وضعیت [به]
The situation there is bad. U وضعیت در آنجا بد است.
restores U برگرداندن به وضعیت جدید
long thrust U وضعیت سخمه بلند
monthly statement U صورت وضعیت ماهیانه
control status U وضعیت کنترل اتش
nonpay status U وضعیت قطع حقوق
status enquiry U پرسش نامه وضعیت
attitude control U کنترل وضعیت هواپیما
starting position U وضعیت راه اندازی
Recent search history Forum search
2تعریف فونتیک چیست؟
1The present situation in Afghanistan is quite problematic. The country has very little in the way of existing infrastructure, and no real prospects for economic growth aside from the illegal drug trad
1jenny tried to explain that Barretts had to eat,just like other people
1the financial condition or position of a business enterprise
1diegesis
0ترجمه نقشه فرش به انگلیسی
0 ترسیم مسیر هواپیما توی گوشی
0نحوه کار با نرم افزار waze
0استعلام وضعیت گذرنامه چگونه انجام می‌شود؟
02251
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com